براساس این روایات، جوامع آخر الزمان، به صورت کلی، به دو دسته تقسیم میشوند ؛ برخی در راه مستقیم دین و پیروی از پیشوایان حق، ثابت و استوار میمانند. این دسته که در اقلیت اند، در روایات معطوف به آخر الزمان مورد تجلیل واقع شده است. دسته دوم اکثریت جوامع آخر الزمان اند که براساس پیشگویی روایات، فضای حاکم بر غالب مردمان آن زمان، جوّ دین گریزی، ستم پیشگی و آلودگی به گناه و فساد خواهند بود ؛ به گونهای که به فرموده امام صادق علیه السلام ارتکاب انواع گناه و فساد، برای آنان نهادینه شده و به یک عادت روز مره تبدیل میشود: «وَ رَأَیتَ الرَّجُلَ اِذَا مَرَّ بِهِ یَوْمٌ وَ لَمْ یَکْسِبْ فِیهِ الذَّنبَ العَظِیمَ مِنْ فُجُورٍ اَوْ بَخْسِ مِکْیالٍ اَوْ مِیزانٍ اَوْ غِشیَانِ حَرامٍ اَوْ شُرْبِ مُسْکِرٍ کَئیباً حَزِیناً یَحْسَبُ اَنَّ ذَلِکَ الیومَ عَلَیهِ وَضِیعَةٌ مِنْ عُمُرِه» ؛ مردی را میبینی هنگامی که یک روز بر او گذشته و گناه بزرگی از قبیل فحشا، کم فروشی، کلاهبرداری و یا شرب خمر را انجام نداده باشد، بسیار غمناک و اندوهگین میشود ؛ گو اینکه آن روز فرصت را از دست داده و عمرش را ضایع کرده است».
در این گونه روایات که وضعیت گروه ها، طیف ها و نهادهای اجتماعی مردمان آخر الزمان، به صورت عام - قطع نظر از خصویات جغرافیایی آنان- گزارش شده است، تا حد زیادی میتواند وضعیت جامعه جهانی و هنجارها و رویکردهای حاکم بر فضای فکری، فرهنگی و سیاسی آن را تبیین کند و نسبت آن با وضعیت موجود در شرایط کنونی را، روشن سازد.
در منابع حدیثی، روایات پرشماری در باره آخرالزمان وارد شده است که وضعیت عمومی طیفها، گروهها و نهادهای مختلف دینی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جوامع آخر الزمان و حاکم برآن، به صورت کلی بیان کرده است. اما با عنایت به این که بررسی همه این موارد مستلزم تحقیق گسترده و خارج از رسالت یک مقاله میباشد، در این نوشتار ناگزیر به بخشی از این روایات در چند محور میپردازیم:
الف) وضعیت دینی جوامع آخر الزمان
بدون شک یکی از مهم ترین شاخصهای ارزیابی سلامت یک جامعه از بعد ارزشی، توجه و اقبال افراد جامعه به مقوله «دین» یا ادبار و بی اعتنایی آنان نسبت به هنجارهای دینی است، از این نظر، وضعیت دین و دین داری در جوامع آخر الزمان نه تنها کمرنگ بلکه فضای تاریکی برای آن پیشگویی شده است ؛ به گونهای که این تاریکی بطور فزایندهای در حال گسترش است تا جایی که میتوان، دوره آخر الزمان را، عصر مهجوریت دین نامید، زیرا در این عصر، دین گریزی به گسترش مییابد و لشکریان شیطان همه ابزارهای تسخیر کننده خود را برای ستیز بادین و توسعه فساد و بی دینی در جامعه به کار میگیرند.
در پیشگویی روایات، از دشواری دین داری در آخر الزمان، دین گریزی اقشار جامعه، انحرافات علمای دین، آشفتگی مراکز دینی و ظاهر سازی و تهی شدن مساجد و اماکن مذهبی از محتوای دین، خبر داده است. به چند نمونه از این دسته روایات اشاره میشود:
1. ابن عباس نقل کرده است که رسول خدا(ص) در باره مشقت و سختی دین داری در آخر الزمان فرمود: «لَیأْتِینَّ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یسْلَمُ لِذِی دِینٍ دِینُهُ إِلَّا مَنْ یفِرُّ مِنْ شَاهِقٍ إِلَى شَاهِقٍ وَ مِنْ جُحْرٍ إِلَى جُحْر کَالثَّعْلَبِ بِأَشْبَالِه قَالُوا وَ مَتَى ذَلِکَ الزَّمَانُ قَالَ إِذَا لَمْ تُنَلِ الْمَعِیشَةُ إِلَّا بِمَعَاصِی اللَّه» ؛ زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار دینش برایش سالم نماند جز اینکه از قلهای به قلهای بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد، چونان روباه که با بچه هایش چنین کند، پرسیدند کی هست آن زمان؟ پیابر(ص) فرمود: هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد».
2. سکونی از امام صادق(ع) نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: «سَیأْتِی عَلَى أُمَّتِی زَمَانٌ تَخْبُثُ فِیهِ سَرَائِرُهُمْ وَ تَحْسُنُ فِیهِ عَلَانِیتُهُمْ طَمَعاً فِی الدُّنْیا وَ لَا یرِیدُونَ بِهِ مَا عِنْدَ اللَّهِ رَبِّهِمْ یکُونُ دِینُهُمْ رِیاءً لا یخَالِطُهُمْ خَوْفٌ یعُمُّهُمُ اللَّهُ مِنْهُ بِعِقَابٍ فَیدْعُونَهُ دُعَاءَ الْغَرِیقِ فَلَا یسْتَجِیبُ لَهُمْ» ؛ زمانی بر امت من میآید که باطن و نهان مردم پلید میشود ولی ظاهرشان به طمع مال دنیا آراسته میگردد، به آن چه در پیشگاه خداوند است، دل نمیبندند. کارشان تظاهر و ریا است. خوف از خدا به دل شان راه ندارد و خدا آنان را به عذابی فراگیر دچار سازد. آنها چون غریق، خدا را میخوانند ؛ ولی او دعای شان را اجابت نمیکند».
3. در باره ریا کاری و تظاهر مردمان آخر الزمان، پیامبر(ص) به اباذر فرمود: «یا أَبَا ذَرٍّ یکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ یلْبَسُونَ الصُّوفَ فِی صَیفِهِمْ وَ شِتَائِهِمْ یرَوْنَ أَنَّ لَهُمُ الْفَضْلَ بِذَلِکَ عَلَى غَیرِهِمْ أُولَئِکَ تَلْعَنُهُمْ مَلَائِکَةُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض» ؛ اى اباذر در آخر الزمان جماعتى خواهند آمد که در تابستان و زمستان پشم پوشند و گمان کنند که بسبب این پشم پوشیدن آنان را فضل و زیادتى بر دیگران است، این گروه را ملائکه آسمانها و زمین لعنت میکنند».
4. در توصیف وضعیت دینی جوامع آخر الزمان و جایگزین شدن امور دنیایی به جای ارزشهای معنوی و نمادهای دین، پیامبر اکرم(ص) خطاب به علی(ع) میفرماید: «یأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ... دِینُهُمْ دَرَاهِمُهُمْ وَ هِمَّتُهُمْ بُطُونُهُمْ وَ قِبْلَتُهُمْ نِسَاؤُهُمْ یرْکَعُونَ لِلرَّغِیفِ وَ یسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حَیارَى سُکَارَى لَا مُسْلِمِینَ وَ لَا نَصَارَى» ؛ زمانی بر مردم خواهد آمد که دین شان درهمهای شان و همت آنان، شکمهای شان و قبله آنان زنان شان خواهد بود، برای طلا و نقره، رکوع کنند و برای درهم ها، سجده بجای آورند! آنان همواره در حیرت و مستی خواهند بود، نه مسلمان شمرده میشوند نه نصرانی».
5. در بیان وارونگی حقیقت و فرو ریختن محتوی دین در آخرالزمان، امیرمؤمنان(ع) میفرماید: «أَیهَا النَّاسُ سَیأْتِی عَلَیکُمْ زَمَانٌ یکْفَأُ فِیهِ الْإِسْلَامُ کَمَا یکْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِیهِ» ؛ (ای مردم! به زودی زمانی بر شما فرا می رسید که اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است ریخته میشود».
6. در باره غربت دین در میان جوامع آخر الزمان، امام باقر(ع) به خُثَیمه فرمود: «یَا خُثَیمَة إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَا غَرِیباً وَ سَیعُودُ غَرِیباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ... سَیأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یعْرِفُونَ اللَّهَ مَا هُوَ وَ التَّوْحِید!» ؛ ایی خثیمه، همانا اسلام در آغازش غریب بود و در آینده نیز غریب خواهد شد، خوشا بحال غریبان. روزى بر مردم خواهد آمد که خدا و توحید را نشناسند».
7. در باره ضعف ایمان و دین گریزی مردم در شرایط امتحان و خطر، امام باقر(ع) به جابر فرمود: « یکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ یتَّبَعُ فِیهِمْ قَوْمٌ مُرَاءُونَ یتَقَرَّءُونَ وَ یتَنَسَّکُونَ حُدَثَاءُ سُفَهَاءُ لَا یوجِبُونَ أَمْراً بِمَعْرُوفٍ وَ لَا نَهْیاً عَنْ مُنْکَرٍ إِلَّا إِذَا أَمِنُوا الضَّرَرَ یطْلُبُونَ لِأَنْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعَاذِیرَ یتَّبِعُونَ زَلَّاتِ الْعُلَمَاءِ وَ فَسَادَ عَمَلِهِمْ یقْبِلُونَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ وَ مَا لَا یکْلِمُهُمْ فِی نَفْسٍ وَ لَا مَالٍ وَ لَوْ أَضَرَّتِ الصَّلَاةُ بِسَائِرِ مَا یعْمَلُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَبْدَانِهِمْ لَرَفَضُوهَا» ؛ در آخر الزمان مردمانی خواهند آمد که که در میان آنان از گروهی پیروی میشوند که آسایش طلب اند و خود را اهل قرائت و نیایش وانمد می کند، حدیث میگویند در حالی که سفیه اند، نه امر بمعروف را واجب میدانند و نه نهی از منکر را مگر زمانی که از ضررهای آن دور باشند، آنان برای خویش رخصت و عذر میتراشند، از لغزش و عمل فاسد علما پیروی می کنند. به نماز و روزه و آنچه برای آنان بار مالی و سختی نداشته باشد، روی آورند و اگر نماز شان سبب شود که داشتههای مال و جان شان زیان مند، آن را کنار خواهند گذاشت».
8. روزی امام حسین(ع) به نزد امیرمؤمنان(ع) آمد در حالی که گروهی در گرداگرد حضرت نشسته بودند. امیرمؤمنان(ع) در باره ارتداد دینی مردم در آخر الزمان، به آنان فرمود: «هذا سیدکم، سماه رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) سیداً، و لیخرجن رجل من صلبه، شبهی شبهه فی الخلق و الخلق، یملأ الأرض عدلاً، و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً، قیل له: و متی ذلک یا امیرالمؤمنین؟ فقال: هیهات إذا خرجتم عن دینکم کما تخرج المرأة عن ورکیها لبعلها» ؛ این (فرزندم حسین) پیشوای شماست چنانکه رسول خدا او را سید و سرور نامیده است. از نسل او مردی ظهور خواهد کرد که در اخلاق و چهره، شبیه من است. او دنیا را پر از عدل و داد می کند ؛ چنان که پر از ستم و جور شده است. سؤال شد: این قیام در چه زمانی خواهد بود؟ حضرت فرمود: افسوس! هنگامی که از دین خارج شوید ؛ هم چنان که زن برای شوهرش از لباسش خارج می شود».
9. پیامبر اکرم(ص) در باره مهجوریت دین و قرآن در آخر الزمان، وضعیت مساجد و نیز علمای سوء که خود را متصدیان امور دینی مردم میدانند، میفرماید: «سَیأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یبْقَى مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ یسَمَّوْنَ بِهِ وَ هُمْ أَبْعَدُ النَّاسِ مِنْهُ مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَ هِی خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى فُقَهَاءُ ذَلِکَ الزَّمَانِ شَرُّ فُقَهَاءَ تَحْتَ ظِلِّ السَّمَاءِ مِنْهُمْ خَرَجَتِ الْفِتْنَةُ وَ إِلَیهِمْ تَعُودُ» ؛ زمانی بر مردم بگذرد که از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند، آن چنان که گروهی به نام دین خوانده شوند در حالی که آنان از هرکسی نسبت به اسلام دورتر اند. مسجدهای شان از حیث ساختمان آباد ولی از نظر هدایت بخشی، خراب باشد. فقیهان آن زمان شرور ترین فقهای روی زمین اند ؛ به گونهای که فتنهها همه از آنان سر میزند و به آنان باز میگردد».
روشن است که مراد از فقهاء در این حدیث، علمای سوء و دین به دنیا فروشانی اند که با سوء استفاده از این جایگاه برای رسیدن به اهداف پلید دنیایی شان، بیش ترین خیانت و جفا را در حق دین انجام میدهند ؛ کسانی که سرچشمه فتنه و اختلاف، مایه بدنامی دین و عامل دوری مردم از اسلام شمرده میشوند. کم نیستند دین فروشانی که با چهره دین، به خاطر رسیدن به مطامع دنیا، در خدمت شیطان قرار میگیرند و با دروغ و ریا و بدعت گذاری در دین، به نشر و ترویج انحرافات میپردازند و سیمای حقیقی دین را وارونه جلوه میدهند. این رویکرد انحرافی، چنان پیرایهها و خرافات را در جامعه نهادینه میکند که وقتی حضرت مهدی علیه السلام برای احیای دوباره دین قیام می فرماید، در انظار عمومی، اقدامات اصلاحی آن حضرت به منزله دین جدید تلقی میشود.
بدون شک، این گونه احادیث هرگز ناظر به همه علما نمیباشد. چنان که در روایات دیگر، از علمای راستین به دلیل نقش آفرینی آنان در هدایت مردم و حراست از اعتقادات دینی، به صورت ویژه تجلیل شده و بر اهمیت جایگاه آنان در دوران آخرالزمان، بیش از هر زمانی تأکید گردیده است؛ چنان که امام هادى علیه السّلام فرمود: «لَوْ لَا مَنْ یبْقَى بَعْدَ غَیبَةِ قَائِمِکُمْ مِنَ الْعُلَمَاءِ الدَّاعِینَ إِلَیهِ وَ الدَّالِّینَ عَلَیهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْ دِینِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ وَ الْمُنْقِذِینَ لِضُعَفَاءِ عِبَادِ اللَّهِ مِنْ شِبَاکِ إِبْلِیسَ وَ مَرَدَتِهِ وَ مِنْ فِخَاخِ النَّوَاصِبِ لَمَا بَقِی أَحَدٌ إِلَّا ارْتَدَّ عَنْ دِینِ اللَّهِ وَ لَکِنَّهُمُ الَّذِینَ یمْسِکُونَ أَزِمَّةَ قُلُوبِ ضُعَفَاءِ الشِّیعَةِ کَمَا یمْسِکُ صَاحِبُ السَّفِینَةِ سُکَّانَهَا أُولَئِکَ هُمُ الْأَفْضَلُونَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل» ؛ اگر در پس غیبت امام قائم علیه السّلام علمائى نبودند که داعى بسوى او بوده و اشاره به او کنند، و با براهین الهى از او دفاع نمایند و بندگان مستضعف خدا را از دام ابلیس و اعوانش برهانند، و از بند نواصب و دشمنان دین رهایى بخشند، همه مردم از دین خدا دست کشیده و مرتدّ مىشدند، لکن علماء کسانى هستند که زمام قلوب شیعیان ضعیف ما را در دست داشته و مهار مىکنند همچون ناخداى کشتى که سکّان آن را در دست دارد. این گروه همان شخصیتهاى برتر و افضل نزد خدای با عزّت و جلال مىباشند».
تا جایی که در برخی روایات، روشنگری علمای راستین و مدافعان حریم دین و مذهب در دوره آخرالزمان را، هزاران بار برتر از مجاهدان عرصه جهاد و پیکار در راه خدا، توصیف کرده است؛ امام صادق(ع) فرمود: «عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِی الثَّغْرِ الَّذِی یلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ، یمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا، وَ عَنْ أَنْ یتَسَلَّطَ عَلَیهِمْ إِبْلِیسُ وَ شِیعَتُهُ النَّوَاصِبُ أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِکَ مِنْ شِیعَتِنَا کَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْکَ وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ، لِأَنَّهُ یدْفَعُ عَنْ أَدْیانِ مُحِبِّینَا» ؛ علماى شیعه ما همچون مرزداران، مانع یورش شیاطین به شیعیان ناتوان شده، و جلوى غلبه ناصبان شیطان صفت را مىگیرند. پس بدانید هر که این گونه در مقام دفاع از شیعیان ما برآید فضیلتش از جهادکننده با روم و ترک و خزر، هزاران بار بیشتر است، زیرا آن از کیش پیروان ما دفاع مىکند و این از جسم آنان».
شاید این تجلیل و تکریم به خاطر آن است که در این وضعیت که مدافعان دین و اعتقادات دینی در یک جنگ نابرابر قرار قرار دارند، دفاع و حراست از مقدسات دین نیز، بیش از هر زمان دیگر پیچیده و دشوار میباشد.