در اینجا به برخی از این موارد اشاره می شود.
الف) خوف از قتل و شهادت:
در چندین روایت این موضوع مطرح شده و امام عسکری(ع) می فرماید مردم اتفاق کرده بودند که قائم آل محمد (ص) را به شهادت برساند و امام باقر(ع) می فرماید: ان للقائم غیبة قبل ان یقوم قال: قلت ولم، قال یخاف ( برای قائم ما ( امام مهدی(عج)) قبل از اینکه به پا خیزد غیبتی است. راوی سؤال کرد برای چه؟ حضرت فرمود به جهت اینکه ترس از کشته شدن او وجود دارد.)
در روایات داریم که خداوند چند چیز را از شر دشمنان حفظ کرد و دشمنان را از رسیدن به اهدافشان ناکام گذاشت؛ از جمله خداوند امام دوازدهم را بوسیله غیبت جانش را حفظ کرد ، اگر مسئله غیبت مطرح نبود معتمد عباسی که به خون آن حضرت تشنه بود مانند پدران بزرگوارشان آن حضرت را نیز شهید می کردند و زمین از حجت خدا خالی می شد.
ب) ابتلا و امتحان:
سنت الهی همواره این بوده است که انسانها را مورد امتحان وغربال قراردهند تا افراد صالح از ناصالح و شایسته از ناشایسته جدا شود. یکی ازاین عوامل امتحان، غیبت امام وحجت الهی است تاایمان مردم دراین امتحان، مورد آزمایش قرارگیرند تا در نتیجة آن، ریزش افراد بی ایمان و رویش افراد ثابت قدم، در دوران غیبت برملاگردد.
حضرت امیرالمؤمنین می فرماید: اما والله لاقتلن انا و ابنای هذان و لیبعثن الله رجلاً من ولدی فی آخر الزمان یطالب بدمائنا و لیغیبنّ عنهم تمییز الاهل الضلالة حتی یقول الجاهل : مالله فی آل محمد(ص) من حاجه[1] به خدا قسم من و این دو فرزندم (حسن و حسین) شهید خواهیم شد خداوند آخرالزمان مردی از فرزندانم را به خونخواهی ما بر خواهد انگیخت و او دوره ای غائب خواهد شد تا مردم آزمایش شوند و گمراهان جدا گردند تا جایی که نادان می گوید خدا دیگر به آل محمد(ص) کاری ندارد.
و امام حسین(ع) می فرماید: « له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت علی الذین فیها آخرون فیؤدّون و یقال لهم متی هذا الوعد ان کنتم بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله(ص) »[2] یعنی برای امام مهدی(عج) غیبتی است در این غیبت صبر کند و بر مشکلاتی که از سوی دشمنان ایجاد می شود استقامت نیامد به قدری از اجر خداوندی بهره مند میشود که انگار در کنار پیامبر(ص) با شمشیر با دشمنان جنگیده است.
امام صادق(ع) می فرماید: غیر ان الله عزوجل یجر ان یمتحن الشیعه[3] یعنی غیبت امام مهدی امتحان شیعه است.
ج) عدم بیعت با حکام جور:
در برخی از روایات آمده که علت و حکمت غیبت این است که حضرت مهدی با و جود غیبت از بیعت با طاغوتهای زمان آزاد می شود و تعهد و بیعت هیچ حاکم را به عهده ندارد تا بتواند در زمان قیام خود آزادانه عمل کند چون هیچ یک از ائمه ما آزاد نبودند وحکام زمانشان از امام تعهد می گرفتند که تا کار به کار سیاست وخلافت نداشته باشند.
بر فرض که مسئله خوف از قتل و ابتلا و امتحان نباشد و امام نسبت به حاکم زمانش یک تعهد و امضاء بدهد که من کار به کار شما ندارم یک چنین تعهد با فلسفه وجودی حضرت سازگار نیست چون بنا نیست حضرت در یک مقطع خاص باید باشد بلکه حضرت یک ماموریت بزرگ دارد که لازمه اش نقض این بیعت است اگر حضرت چنین تعهد بدهد دیگر نمی تواند نقض کند فرض کنید حاکمیت اسلام و گسترش دین یک غرض و هدف الهی است و نقض عهد از نظر اسلام مضموم است و حضرت با نقض عهد این غرض و هدف را تامین بکند این با روش اسلام نمی سازد و هدف وسیله را توجیه نمی کند، این شیوه مارکسست ها است که می گوید هدف مهم است و سیله هر چه باشد مهم نیست.
آنچه که مهم است هدف است به هر وسیله که می توان به آن برسی ولو با کشتن افراد و تجاوز به اموال و اعراض و نوامیس مردم باشد، اسلام هیچ گاه این روش را نمی پذیرد.
امام حسن مجتبی می فرماید: ما منا احد الا ویقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه الا القائم الذی یصلی روح الله عیسی بن مریم خلفه فان الله عزوجل یخفی ولادته و یغیب شخصه لئلا یکون لاحد فی عنقه بیعه اذا خرج ذاک تاسع من ولد اخی الحسین(ع)[4] هر کدام از ما (امامان اهل البیت(ع)) در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوت های زمان را از روی تقیه به عهده گرفته ایم مگر امام مهدی(عج) که عیسی بن مریم به امامت آن حضرت نماز می گذارد خداوند ولادت او را مخفی نگه داشت و برای او غیبتی در نظر گرفت تا زمانی که قیام می کند بر گردنش بیعت حاکمی نباشد.
تعبیر امام سجاد(ع) در این مورد این است: ولیس فی عنقه بیعه[5] و امام هشتم نیز می فرماید: لئلا یکون لاحد فی عنقه بیعه اذا قام بالسیف[6]
د) سرّ من الله:
غیبت از اسرار الهی است که ما آن را بصورت کامل نمی فهمیم و بنا نیست که ما تمام فلسفه غیبت را بدانیم مثل طبیب که تا علت و علل بیماری را نداند نمی تواند درمان کند و فلسفه غیبت این طور نیست.
آن مواردی که به عنوان فلسفه و علل غیبت بیان شده است ممکن است بخشی از علل غیبت باشد که یکی خوف از قتل بود و یکی امتحان مردم بود که مسئله امتحان، سنت قطعیه الهی است بشر باید امتحان شود که این امتحان در انبیاء قبلی بود و حالا هم هست و در آینده هم خواهد بود. قرآن می فرماید : و لقد فتنّا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمنّ الکاذبین[7]
خداوند سخت ترین امتحان را در رابطه به تعهدات دینی دارد و در عصر غیبت خداوند شیعیان را امتحان می کند، چرا شیعیان را؟ چون شیعیان اند که این ملاک و معیار را پذیرفته و معتقد به غیبت حضرت اند ؛ تا کسی این ملاک را قبول نداشته باشد امتحان معنی ندارد لذا امام صادق(ع) می فرماید: «غیر ان الله عزّوجل یحبّ ان یمتحن الشیعه» یعنی خداوند دوست دارد شیعه را امتحان کند.
اما اینکه فلسفه غیبت سرّ من الله است نسبت به ما است و الا خود ائمه میدانند و این سر در زمان ظهور برای ما هم ظاهر خواهد شد. سر است یعنی فعلاً جا برای گفتن ندارد و باید پنهان بماند تا زمان ظهور حضرت مهدی.
-------------------------------------------
[1] الغیبة نعمانی ص 141
[2] بحار ج1 ص133
[3] اصول کافی کلینی ج1 ص337
[4] بحار ج51 ص132
[5] همان مدرک ص135
[6] کمال الدین ص480
[7] سوره عنکبوت آیه 2